در سبوی عشق ندیدم سخنی غیر از عشق

 دل به شیرین دادمو رفتم به پیرامون عشق

تا که عاقبت کرد عشق شیرین دل ما رسوا

شد دلم گرفتار به مرغ عشق

تا که کرد روزی ترک مرا شیرین

از درد دوری حیران واز عشقش گریان

شیرین تو مرا رها کردی

بردی لب چشمه تشنه آوردی

شدم تشنه عشق در این بادی

از عشق او مست گردید تن جانم

زد جام به نام عشقو خنده بر جانم

................................................

گر پیر انجمن بود میشد عاشق

شیرین رفت نبود میل با من

من را رها کردی در عشق

من را رها کردی در خود

من را رها کردی  به حال خود

تا بروم تاربروم تا بروم

تا بروم به خود وعشق

بگویم آرام  بگیر

تو نکن دل رسوا

تو نشو عاشق

...............................................

مگر بی عشق میشود زندگی کرد

مگر بی عشق میشود پرواز کرد

مگر بی عشق میشود شعر نوشت

مگر میشود بی عشق به فردا رسید

لب چشمه رفت بی فیض گذشت

 این عشق است که به منو تو جان میدهد

در دل منو تو پای می زارد

بی عشق نمی شود زندگی کرد

میخوام واست معنی زندگی رو تعریف کنم این دفعه

معنی زندگی واسه من تو یعنی چی

زندگی یعنی چیه ؟

.................................................................

خودم جواب واسه شما میگم شفاهی

زندگی واسه من یعنی بد بختیو آوارگی

زندگی واسه تو یعنی فقر فحشا

زندگی واسه اون یعنی سرکیسه کردن پسرا

زندگی واسه ما یعنی سوار شدن ماشین مدل بالا

زندگی واسه شما یعنی راحتی آسودگی

زندگی واسه ایشان یعنی قدم زدن تو خیابونای پاریس

زندگی واسه اونا یعنی کاخ نشینی

........................................................

پاپ:

من جواب تورو دادم حالا *(2بار)

فهمیدی زندگی یعنی چی*

........................................................

رپ:

زندگی یعنی شرمندگی بد بختی

زندگی یعنی اینکه سوار ماشین بشی واسه خرج مخارج

زندگی یعنی از نداشتن یه لغمه نون شرمنده ای

زندگی یعنی اینکه کودک آزاری

زندگی یعنی جونای سرنگ بدست

زندگی یعنی تفریح تو برج میلاد

زندگی یعنی فروش کلیه

جواب منو بده زندگی یعنی این

زندگی واسه من اینجوری تعریف شده

غمو بدختی ها رو سر من خراب شده

........................................................

پاپ:

*من میشینم کنج دیوار با خودم
*( 2بار)

*میگم خوش باحال پولدارا

........................................................

رپ:

وقتی افتادم وسط مشکلات

تنها راه نجات بود واسه من ترک تحصیل

شروع کردم به کار کردن خود ساختن

تا که نجات بدم خانواد رو از فقر

پیر شدم تو سن 19 سالگی

جوون بود شکلم اما پیر شده بود ذهنم

رسیده بودم به بم بست

که یه چیزی مثل بم صدا کرد تو ذهنم

تنها راه حل مشکلم خودکشی

که دیدم یکی دستمو گرفت

گفت: باید خودت پاشی

که الانم پا شدم رویه پام

دارم واسه تو میخونم از درد اجتماع

..................................................

امید وارم منو شریکی

از درد غموتون بدونین سنم

کمه اما رپ واسه درد اجتماع میگم

امید وارم هیچ دردی نباشه منه

حقیرو به عنوان شریک تو درد اجتماع پذیرفته باشین

امید وارم

..................................................